- جغ هایتن
تحت فشار قرار گرفتن، فشار آوردن، در تنگنا قرار دادن
معنی جغ هایتن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فشرده شده
آویزان کردن
در کنار خود جا دادن، مورد حمایت قرار دادن، در آغوش گرفتن
فشردن
ترسیدن، به علت ترس از جای بستن
جرات پیدا کردن، به دل گرفتن، ناراحت شدن، پر رو شدن، مداخله ی بی جا کردن
مماس شدن، برخورد کردن
سیر نشدن، اشتهای زیاد، گرسنگی همیشگی
فشرده شده
فشرده، فشرده شدن
سرمازدگی و یا از گرما سوختن
پاره شدن
جنگ حیوانات گربه سان با هم، سرشاخ شدن، درگیری حیوانات
پاره شدن پارچه و غیره
آتش گرفتن
باز کردن، باز گشودن
درهم رفتن گوسفندان، حالتی که گوسفندان به صورت فشرده گردهم
پیچیده شدن، پیچ خوردن
مماس شدن، تکیه دادن، ته گرفتن، بلند کردن، شالوده ریختن
تحت فشار قرار گرفتن، فشار آوردن، در تنگنا قرار دادن
فشرده شده